راههایی برای کنار آمدن با بیماری عزیزانمان
گاهی وقت ها ممکن است این فشار های عصبی سبب بشود روابط زوجین گرم تر، مستحکم تر و یا سردتر و متزلزل تر شود. در این دوره همسران باید در مورد موضوعاتی مانند مدیریت مسایل مالی، تغییر مسوولیت ها، تغییر نقش ها، کنارآمدن و قبول احساسات جدید که سبب اضطراب زیادی در زوجین می شود با یکدیگر شفاف و واضح سخن بگویند.
هیچ کس از آینده خبر ندارد
اینکه اشخاص بخواهند بدانند چه قدر زنده می مانند، امری بسیار طبیعی است. حاضر شدن برای آنچه امکان دارد رخ دهد نیز طبیعی است. شاید بخواهید امادگی عاطفی پیدا کنید تا برنامه ریزی کنید.
به هر حال، نمی توان مقدار عمر مانده را بطور دقیق پیش بینی کرد. پزشک میتواند بطور تقریبی زمانی را به شما بگوید ولی فراموش نکنید که او فقط حدس می زند. بیماران با یکدیگر تفاوت دارند. پزشک باید نوع سرطان، نحوه درمان، بیماری های قبلی و سایر عوامل را در نظر بگیرد.
خیلی از بیماران، بسیار بیش تر از چند وقتی که پزشک حدس زده بود، زنده می مانند و بعضی کم تر. گاهی، یک عفونت یا اختلالات دیگر، میتواند وضعیت را عوض کند. پزشک، با اینکه بیش از هرکس دیگری از وضعیت شما آگاه میباشد، ولی پاسخ دقیق را نمی داند. پزشکان معمولاً تمایلی به دادن جواب به این سوال را ندارند.
در واقع، هیچ کس از زمان مرگ خویش آگاهی ندارد. حوادث غیرمنتظره، هرروز امکان دارد رخ دهد. بهترین کـاری که می تـوانیم انجـام دهیم این میباشد که هرروز را در نهایت خود و به بهترین شکل زندگی کنیم.
داشتن امید
« فکر می کنم مهم این میباشد که هرروز را به بهترین وجه زندگی کنم و با خانواده و دوستان ارتباطی ارام بخش و پرمحبت برقرار کنم.»- کتایون
با اینکه مبتلا به سرطان هستید، میتوانید باز هم امیدوار باشید. در این وضعیت تنها آنچه بدان امید دارید تغییر پیدا می کند.
اگر امیدی به بهبود وجود ندارد، میتوانید به چیزهای دیگری مانند آسایش، ارامش، پذیرش و لذت، امیدوار باشید. امید، به شما هدف را نشان میدهد و این خود باعث ایجاد احساس خیلی بهتری در شما می شود.
برای ایجاد امید، باید روزانه، هدف هایی را در نظر بگیرید. برای این که به سرطان فکر نکنید، برنامه ای برای خویش تدارک ببینید. در زیر توصیه هایی از جانب مبتلایان به سرطان پیشرفته ارائه شده است:
• برای روزهای خویش، شبیه قبل برنامه ریزی کنید.
• بیماری سرطان نباید شما را از انجام کارهایی که دوست دارید باز دارد.
• چیزهای کوچکی برای سرگرم شدن پیدا کنید.
می توانید تاریخ ها و مناسبت هایی را مایه امید خویش بسازید. خویش را محدود نکنید. در عین حال که از شرایط خویش آگاه هستید، دنبال دلایلی برای امید باشید.
به تبعات مثبت و منفی عدم پذیرش بیماری تان فکر کنید.
در این مواقع از بیمار و خانواده وی می خواهیم به دقت در خصوص عدم پذیرش و پذیرش و تبعات منفی و مثبت ناشی از آن فکر کنند. قطعاً پذیرش و موافقت کمک از طرف افراد دیگر، زندگی را اسان تر خواهد کرد. همچنین هنگامی که شخص وضعیت را می پذیرد میتواند راهکار های مختلفی را هم پیدا کند. این که کجای زندگی قرار گرفته و باتوجه به شرایط جدید چطور میتواند زندگی خویش را مجدداً سازمان دهی کند.
محدودیت ها را رها کنید و به توانمندی هایتان پروبال دهید.
شرایط و نحوه ی زندگی جدید را باید از نظر فیزیکی بررسی کرد. بیمار تا روز قبل چطور زندگی می کرد و حال چه تغییراتی به وجود آمده است ؟
درست است که محدودیت هایی ایجاد شده ولی توان مندی هایی هم باقی مانده است. با آن توان مندی ها چه کار میتوان کرد ؟ باید به نقاط قوت پروبال داد تا ناتوانی ها جبران شود. از طرفی، توقعات بیمار از خود باید واقع بینانه باشد. باتوجه به شرایط جسمانی لازم است روش زندگی، خورد و خوراک و رفت و آمد ها و غیره تغییر کند. هنگامی که شخص به این بینش می رسد که بیماری قسمتی از زندگی و دوست اوست، با درمانگر خود هم تعامل و همکاری بهتری برقرار می کند و این امر به کنار امدن با بیماری کمک می کند. این روند حتماً به بهبود وضعیت کمک خواهد کرد.
ورزش کنید.
به خویش روحیه بدهید.
گاهی وقت ها ممکن است رابطه بین بیمار و اطرافیان به دلیل بیماری بسیار عمیق تر و صمیمی تر شود، این مسأله کاملاً مرتبط با نحوه نگاه و تعبیر و تفسیر اشخاص از این شرایط است و بهتر است که اشخاص در این وضعیت بدون حس ترس و قضاوت شدن درباره احساساتشان و مسائلی که باید حل شود با هم صحبت کنند و وجود احساسات متغیر را کاملا طبیعی بدانند و تلاش کنند لحظات خوبی را کنار هم سپری کنند.